کد مطلب:298649 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

در کوفه


چنانكه می دانیم علی بن ابیطالب (ع) نزدیك چهار سال از پایان عمر خود را در كوفه گذرانید و این هم به خاطر آن بود كه بیشتر هواخواهان آن حضرت در كوفه بودند و با معاویه كه در شام سكونت داشت و خوارج كه در نهروان بودند در حال جنگ بود و كوفه از این جهت نزدیكتر و آماده تر از مدینه بود به شرحی كه در جای خود مذكور خواهد شد.

مورخین نوشته اند زمانی كه امیرالمومنین (ع) مركز خلافت خود را از مدینه به كوفه منتقل كرد، زینب نیز با شوهرش عبدالله بن جعفر به كوفه آمد و در آنجا ساكن شدند و عبدالله بن جعفر در جنگ صفین جزء لشكریان آن حضرت بود و فرماندهی گروهی از سربازان علی (ع) را به عهده داشت.

در این مدت دختر بزرگوار آن حضرت یعنی زینب نیز به ارشاد و تعلیم زنان كوفه اشتغال داشت، و از خصائص زینبیه ی جزایری [1] نقل شده كه زینب (ع) در كوفه مجلس درسی برای زنها تشكیل داد و برای آنها قرآن را تفسیر می كرد، و در یكی از روزها به تفسیر سوره ی «كهیعص» را تفسیر می كنی؟ عرض كرد: آری.

علی (ع) فرمود: ای نور دیده این حروف رمزی است در مصیبت وارده ی بر شما عترت پیغمبر (ص) و سپس سخنانی در این باره به زینب فرمود...

نگارنده گوید: با توجه به مقام و احترامی كه دختر امیرالمومنین در كوفه پیدا كرده بود خواننده ی محترم می داند كه ماجرای اسارت زینب (ع) و بی احترامیهایی كه به وسیله ی جنایتكاران بنی امیه و گماشتگان و دار و دسته ی آنان نسبت به آن بانوی بزرگوار پس از ماجرای جانگداز كربلا در همین شهر انجام شد تا چه اندازه برای دختر امیرمومنان


ناگوار و دشوار بود و چه صبر و شكیبایی عجیبی در برابر این مصایب سخت از خود نشان داد و چگونه به خاطر رضای خدای سبحان این ناملایمات و اهانتها را بر خود هموار كرد، تا آنجا كه وقتی عبیدالله بن زیاد در آن مجلس میشوم و مفتضح از وی می پرسد:

«كیف رایت صنع الله باخیك»؟

(رفتار خدا را نسبت به برادرت حسین چگونه دیدی؟)

زینب (ع) با كمال شهامت و قدرت كه حكایت از نیروی فوق العاده ی ایمانی او می كرد در پاسخ آن جنایتكار تاریخ اظهار فرمود:

«ما رایت منه الا جمیلا»!

(من از خدای تعالی جز نیكی و زیبایی چیزی ندیدم!)

و براستی اگر برای دختر بزرگوار علی (ع) و این بانوی كم نظیر اسلام در تاریخ جز همین یك فضیلت چیز دیگری از او به یادگار نمانده بود در معرفی عظمت و شخصیت والای او كافی بود!


[1] ص 27.